سفــير دانايی، دانايی را هديه می دهد

سال اول

شماره 1

آشنايی با اديان بزرگ جهان

 

 

سفيـر دانايی
نشــريه اينترنتی

مقـــــالات

صفات مشترک ادیان ابتدايی

هندوئیسم و هندوها

بوداشناسی و آيين بودايی

کيش زردشتی

آیین يهوديت

آيين مسيحيت

دين اســلام

متون مقدس یهود وتحولات آنها

1- الواح و ده فرمان: هنگامي كه سه ماه از خروج بني اسرائيل از مصر گذشت ، موسي (ع)مأموريت يافت براي گفتگو با خداوند به بالاي طور سينا (كوه سينا) برود. وي در آنجا دو لوح دريافت كرد كه فرمانهاي خداوند برآنها نقش بسته بود. از جمله آن فرمانها ده حكم بسيار مهم است كه به ده فرمان معروف شده است.

1. براي خود خدايي جز من نگيريد.
2. به بت سجده نكنيد.

3. نام خدا را به باطل نبريد.

4. شنبه را گرامي بداريد.

5. پدر و مادر را احترام كنيد .

6. كسي را به قتل نرسانيد.

7. زنا نكنيد.

8. دزدي نكنيد.

9. برهمسايه شهادت دروغ ندهيد.

10. به اموال و ناموس همسايه طمع نورزيد.

پس از آن، تفصيلاتي دربارة اين احكام درباب 21 به بعد سفر خروج آمده است.

2 - تورات، کتاب آسمانی يا تاريخ يهود: تورات واژه اي عبري و به معناي قانون است، زيرا در كتاب تورات احكام و قوانين زيادي وجود دارد. نام ديگر تورات شريعت است .
متخصصان كتاب مقدس چهار منبع اساسي براي تورات قائلند :
1-  منبع الوهيمي    E .
2- منبع يَهْوَهي     J .
3- منبع كاهني     P .
4- منبع سفر تثنيه  D (كه منبع ويژه است ).
يكي از قديمي ترين و معروفترين نقدهاي تورات و كتاب مقدس را دانشمند و فيلسوف هلندي باروخ (بِنِديكْت ) اِسپينوزا (Baruch  [Benedict] Spinoza) (1632-1677) در كتابي به نام رساله اي در الاهيات و سياست (به زبان (لاتين ) انجام داده است.
اِسپينوزا در كتاب خود با ذكر دليلهايي اثبات می کند كه براي بررسي اعتبار كتاب مقدس بايد به شواهد تاريخي و انتقادي آن پرداخت و متأسف است كه پيشينيان اين شناخت را متروك داشته اند و يا اگر چيزي در باب آن نگاشته اند از دسترس ما به دور مانده است. وي مي افزايد اكنون ما درشرايطي زيست مي­كنيم كه مسائلي تعصب آميز به نام دين  معروف شده است و مردم براي عقل در اعتقادات خود سهمي قائل نيستند و از اين رو من با نوميدي نسبي پاي در اين راه مي­نهم و در نخستين گام به بررسي نويسندگان  كتاب مقدس( و قبل از همه به مؤلف اسفار پنجگانه تورات) مي پردازيم:
تقريباً همه (اهل كتاب) معتقدند كه موسي تورات را تأليف كرده است، به گونه­اي كه فرقة فريسيان از يهود در تأكيد بر اين عقيده، مخالف آن را مرتد دانسته اند؛ به همين دليل ابن عَزرا كه دانشمندي نسبتاً آزاد انديش بود، براي اظهار نظر خويش در اين كتاب جرأت نكرد و تنها با اشاراتي مبهم، اشتباه بودن اين اعتقاد عمومي را متذكر شد؛ اما من بدون ترس و واهمه پردة ابهام را از روي سخنان ابن عزرا  برخواهم داشت و حقيقت را براي همه آفتابي خواهم كرد.1 سپس اسپينوزا به بررسي علمي اسفار پنچگانة تورات مي پردازد و اثبات می کند كه نويسندة آنها نمي­تواند حضرت موسي(ع) باشد، بلكه نويسندة آنها كسي است كه سالها پس از وي مي­زيسته است. البته از برخي عبارات تورات كنوني (مانند خروج 17:14واعداد 21:14) معلوم مي­شود كه حضرت موسي(ع) نيز نوشته­هايي داشته است.

3- عهد عتيق: عهد عتيق نامي است كه مسيحيان در مقابل عهد جديد خود به كتاب يهوديان داده اند. مسيحيان به هردوعهد عقيده دارند. عهد عتيق به زبان عبري و اندكي از آن به زبان كلداني نوشته شده است. اين دو زبان مانند عربي از زبانهاي سامي هستند. كتاب تورات درآغاز عهد عتيق قرار دارد. همچنين نسخه­اي از عهد عتيق به زبان يوناني وجود دارد كه از روي نسخة عبري ترجمه شده و آن را ترجمة سَبعينيه (ترجمه هفتاد) مي­نامند. گفته مي­شود اين ترجمه حدود سال 258 ق.م. به امر بَطْلَیمْوس فيلادِلْفوس پادشاه مصر، توسط 72 تن انجام گرفته است. اين نسخه تفاوتهايي با اصل عبري دارد و از همه مهمتر آنكه مشتمل بر قسمتهايي است كه در نسخة عبري موجود يافت نمي­شود. اين بخشها اپوكريفا (Apocrypha) يعني پوشيده، نام دارد و از قديم الايام مورد شك بوده است؛ اما مسيحيان معمولاً آن را نمي پذيرفته اند. حدود پنج قرن پيش، درجريان نهضت اصلاح دين، اعتبار اين قسمتها مورد سوء ظن جدي مسيحيان پروتستان واقع شد. پس از مدتي، به سال 1826 جمعيت بريتانيايي و جمعيت آمريكايي طبع و نشر كتاب مقدس به طور رسمي آنها را از كتاب مقدس حذف كردند .كليسهاي كاتوليك و ارتدوكس با اين عمل مخالفند و قسمتهاي مذكور را بخشي از عهد عتيق مي­شمارند.
اينك سخني پيرامون ارجاع به كتاب مقدس:  هنگام ارجاع به كتاب مقدس، نخست نام كتاب، آنگاه شماة باب و سرانجام شمارة فقرات ذكر مي­شوند، مثلاً «پيدايش 1:27» يعني سفر پيدايش، باب 1، بند 27.
عهد عتيق 39 كتاب دارد كه از نظر موضوع به سه بخش تقسيم مي­شوند:
1. تورات و بخش تاريخي عهد عتيق.
2. حكمت، مناجات و شعر.

3. پيشگوييهاي انبا.

1-3-  تورات و بخش تاريخي عهد عتيق: بخش تاريخي عهد عتيق با تورات و تورات با  سفر پيدايش آغاز مي­شود. آفرينش جهان، آدم و حوا و خوردن از درخت معرفت نيك و بد و همچنين اخراج ‌آنان از باغ عدن، داستان فرزندان ‌آدم، طوفان ‌نوح، حوادث‌ مربوط ‌به ‌حضرت ‌ابراهيم (ع)، اسماعيل(ع)، اسحاق(ع)، يعقوب(ع) و يوسف(ع) در اين سِفرآمده است. چهار سفر بعدي سيرة حضرت موسي(ع) و تاريخ بني اسرائيل را شرح مي­دهد. اين سيره تولد، بعثت، هجرت (خروج از مصر در حدود 1290ق.م.) تشكيل حكومت و رحلت آن حضرت را در بردارد. مقدار زيادي از احكام و قوانين، ضمن عباراتي منسوب به وحي، در اين چهار سفر وجود دارد. به عقيدة يهوديان و مسیحيان، مؤلف اسفار پنجگانة تورات حضرت موسي(ع) است. تاريخ بني اسرائيل از زمان حضرت يوشع(ع) به بعد در دوازده كتاب بعدي ادامه مي يابد. اين بخش مشتمل بر 17 كتاب است:

1. سِفر پيدايش (آفرينش ‌جهان، داستانهاي آدم، نوح، ابراهيم، اسماعيل، اسحاق، يعقوب  و يوسف).
2. سِفر خروج(تولد و بعثت موسي(ع)، خروج بني اسرائيل از مصر به سينا و احكام ).
3. سفر لاويان (احكام كاهنان يعني روحانيون يهودي كه ازنسل هارون و از خاندان لاوي هستند).
4. سفر اعداد (آمار بني اسرائيل در عصر حضرت موسي(ع)،شريعت و تاريخ ايشان ).
5. سفر تثنيه (تكرار احكامي كه در اسفار پيشين آمده است و تاريح بني اسرائيل تا رحلت حضرت موسي).

مجموع اين پنج سِفر، تورات خوانده مي­شود.

1. صحيفة يوشع (تاريخ و سيرة يوشع بن نون جانشين حضرت موسي).
2. سفر داوران (تاريخ قاضيان بني اسرائيل، قبل از نصب پادشاهان).

3. كتاب روت (شرح حال زني به نام روت، ازجدات حضرت داوود ).
4. كتاب اول سموئيل (تاريخ سموئيل نبي و تعيين شائول- يعني طالوت-به سلطنت ).

5. كتاب دوم سموئيل (پادشاهي حضرت داوود).
6. كتاب اول پادشاهان (ادامة پادشاهي داوودو پادشاهي حضرت سليمان و جانشينان او ).

7. كتاب دوم پادشاهان (ادامة تاريخ پادشاهان بني اسرائيل تاحملة بُختُنَصّروجلاي بابل).

8. كتاب‌اول تواريخ ايام(نسب نامة بني اسرائيل و تكرار تاريخ ايشان تا وفات داوود).
9. كتاب دوم تواريخ ايام ( تاريخ پادشاهي حضرت سليمان (ع) و ملوك بعدي تا جلاي بابل.
10. كتاب عزرا( نوسازي اورشليم يعني بَيْتُ الْمَقْدِس و آزادي يهوديان همراه عُزَير).

11. كتاب نَحَميا( نوسازي اورشليم و بازگشت يهوديان از زبان نحميا ساقي اردشير اول پادشاه هخامنشي).
12. كتاب استر (رفع خطر نابودي از يهود با وساطت استر ،همسر يهودي خشايارشا، مدفون درهمدان).

2 -3 - حكمت، مناجات و شعر: اين بخش مشتمل بر 5 كتاب است:

1. كتاب ايوب(ع) ( ابتلا ،بي صبري و صبر آن حضرت !).
2. كتاب مزامير يعني زبور داودد (ع) (مجموعة 150 قطعه مناجات).
3. كتاب امثال سليمان نبي(ع)( كلمات حكمت آميز).
4. كتاب جامعه (اسم مستعار حضرت سليمان ،مشتمل بر نگرش بدبينانه به جهان ).
5.  كتاب غزل و غزلهاي سليمان(اشعار عاشقانه).

3-3- پيشگوييهاي انبيا: بخش پيشگويي هاي انبيا مشتمل بر هشدارها و تهديداتي پيرامون سرنوشت بني اسرائيل است. براي فهميدن اين پيشگويي ها خواننده بايد از جريانات آن زمان كاملاً آگاه باشد. اين بخش مشتمل بر 17 كتاب است:

1.كتاب اِشَعْيا(طولاني ترين و معروفترين كتاب پيشگويي درعهد عتيق).
2. كتاب ارميا(پيشگويي).

3. كتاب مراثي ارميا(نوحه سرايي آن حضرت بر خرابي اورشليم).

4. كتاب حزقيال (پيشگويي).

5. كتاب دانيال(پيشگويي وشرح مجاهدات حضرت دانيال نبي مدفون در شوش).

6. كتاب هوشع (پيشگويي).
7. كتاب يوئیل(پيشگويي).
8. كتاب عاموس(پيشگويي).

9. كتاب عوبديا(پيشگويي).
10. كتاب يونس ( پيشگويي و داستان رفتن وي در شكم ماهي).

11. كتاب ميكاه (پيشگويي).

12. كتاب ماحوم(پيشگويي).

13. كتاب حَبَقَّوق(پيشگويي حضرت حَبَقَّوق نبي مدفون در تويسركان)

14. كتاب صفنيا(پيشگويي).

15. كتاب حّجي( پيشگويي).

16. كتاب زكريا(پيشگويي).

17. كتاب ملاكي (پيشگويي).

4-3 – اپوكريفاي عهد عتيق: اينك براي آشنايي با اپوكريفاي عهد عتيق نامهاي آن كتب را مي آوريم. لازم است اشاره كنم كه نسخه هايي از كتاب مقدس كه داراي اپوكريفاست، هم از نظر تعداد كتب اپوكريفا و هم از نظر ترتيب با يكديگر اختلاف دارند. منبع بيشتر اين كتابها ترجمة سبيعينّه است. تا كنون اپوكريفا به زبان فارسي ديده نشده است، اما نسخه هايي از آن به عربي و انگليسي و زبانهاي ديگر وجود دارد. يك مجموعة اپوكريفا در241 صفحه به زبان عربي، مشتمل بر 10 كتاب زير است:

طوبيا، يهوديت، استر(يوناني)، حكمت،  يشوع بن سيراخ، باروك، نامة ارميا، دانيال(يوناني)، مكابيان اول و مكابيان دوم.

4- تَلْمود:  كلمة «تلمود» به معناي آموزش از فعل ثلاثي عبري «لمَد» (يعني يادداد) مي آيد و با واژة «تِلْميذ» و مشتقات آن كه در زبان عربي رباعي هستند ارتباط دارد. تلمود به كتابي بسيار بزرگ اطلاق مي­شود كه احاديث و احكام يهود را دربر دارد.

زماني كه يهوديان به بابل تبعيد شدند گروهي به نام سوفِريم (يعني كاتبان ) ميان آنان پديد آمد . كاتبان كساني بودند كه به كتابت تورات و مضامين مذهبي اهتمام داشتند.مهمترين سوفِر عزرا(عُزَيْر) بود كه در قرن پنجم قبل از ميلاد مي زيست و شايد پس از موسي(ع) بزرگترين شخصيت يهود باشد . عزرا تصميم گرفت شريعت موسي(ع) را بارور سازد و از عبارات كتاب عهد  عتيق نيازهاي حامعة يهود را بر آورد . اقدام وي سر آغاز سنت شفاهي يهود بود.
پس از عزرا روشي در تفسير و تأويل متون مذهبي رايج شد كه  " ميدارش" ناميده مي شود و اختراع  آن را به وي نسبت مي دهند . واژة «ميدارش» به معناي جستجو است ، زيرا دانشمندان از خلال ميدارش به جستجوي معاني نهفته مي­پرداختند و مي­خواستند همة مسائل روزانة زندگي را از تورات استخراج كنند. پس از تأسيس مجمع كبير براي رسيدگي به امور مذهبي، كم كم اين فكر رواج يافت كه تفسير تورات پس از حضرت موسي(ع) نسل به نسل به دست اعضاي آن مجمع رسيده است. سپس پنج زوج دانشمند  به توالي به تفسير و وضع قوانين جديد پرداختند كه دو زوج آخر آنان به نام هيلِل و شِمْعي (شماي) بسيار معروف شدند. اين دو تن در حدود سال 10م. درگذشتند در اين دوره، يكي از دو زوج ناسي يعني رئيس و ديگري آوْبِتْ دين يعني رئيس دادگاه ناميده مي­شد. تمام اين قضايا ميان فريسيان جريان داشت و صدوقيان با آن مخالف بودند و تنها به ظاهر تورات اهتمام مي­ورزيدند.

هيلل و شمعي هر كدام مكتبي را بنياد نهادند و شاگردان آنان در هفتاد سال اول تاريخ ميلادي به نشر افكار و انديشه­هاي ايشان پرداختند و سرانجام، موفقيت نصيب هيلل شد. گفته مي­شود اختلافات اين دو رهبر از 300 مورد تجاوز مي­كرد و شمعي در برداشتهاي خود از هيلل سختگيرتر بود. هيلل اولين فرد از سلسلة تِنّائيم است. دومين فرد اين سلسله كه حلقة ارتباط بين هيلل و دانشمندان بعدي محسوب مي­شود. يوحانان بن زكاّي است. هنگامي كه لشكر تِيتِوس در سال 70م. به ويران كردن اورشليم مشغول بود، يوحانان پيوسته يهوديان را به آرامش دعوت مي­كرد، زيرا از نابودي يهوديان نگران بود. يهوديان سخن او را نپذيرفتند، از اين رو ، وي به انتقال مركز علمی و مذهبي اقدام كرد. او براي اين هدف، نخست خبر بيماري و سپس مرگ خود را شايع كرد و پيروانش وي را در تابوتي نهاده، به عنوان خاك سپاري از شهر خارج كردند. از آنجا كه او شخصيتي ممتاز بود، سربازان تيتوس(كه بر دروازه‌هاي ‌اورشليم ‌با سرنيزه جنازه‌ها را آزمايش مي­كردند) به جسد وي كاري نداشتند. يوحانان در خارج از شهر خود را به فرمانده‌ كل لشكر رساند و از او تقاضا كرد كه شهرك ياونه در فلسطين را در اختيار وي قراردهد. اين خواهش پذيرفته شد و او در آنجا كار علمي خود را تعقيب كرد و بدين وسيله علوم هيلل و ديگر دانشمندان گذشته را به نسلهاي آينده انتقال داد.
پس از يوحانان  فردي به نام ايشماعل بن اليشع به تفسيرهاي تلمودي پرداخت و كار عمدة وي آن بود كه هفت اصل تفسيري هيلل را به سيزده اصل رساند. همچنين فردي به نام عَقيبا بن يوسف در همين عصر از اهميت ويژه اي برخورداراست. اين دانشمند بر تلمود حق بزرگي دارد. زير بناي تلمود به شكلي كه مي­بينيم تا اندازة زيادي مرهون زحمات اوست.
با اين وصف، افتخار تدوين متن تلمود به عقيدة بسياري از دانشمندان نصيب شخصي به نام يهوداهَنّاسي شد. وي درسال 135م. (سه سال پس از درگذشت عقيبا) به دنيا آمد و پس از آگاهي بر تفسيرهاي عقيبا و ديگر دانشمندان تصميم بر كتابت آنها گرفت. اين دانشمند ميان قوم خود موفقيت خوبي پيدا كرد و بيش از پنجاه سال ناسي يعني رهبر بود.
يهودا هنّاسي براي تورات شفاهي نام ميشنا را برگزيد كه در عبري به معناي مكرر و مثنّي است، در مقابل ميقْرا به معناي خواندني و مقروء. تلمود، ميشنا ناميده مي­شود، زيرا مثنّاي تورات است، ولي تورات ميقْرا است.
زبان ميشنا عبري عاميانه است كه به ارزش ادبي عبري عهد عتيق نيست. ميشنا شش بخش دارد كه هر فصل سِدِر ناميده مي­شود و مجموع آن 63 رساله در 523 فصل است به اين شرح:
1-  سدر زراعيم (بخش بذرها،احكام محصولات و نتايج حيوانات)    11 رساله.
2- سدر مُوعّد ( بخش عيد، دربارة روزهاي ياد بود)                    12 رساله.
3- سدر ناشيم (بخش نسوان، احكام زناشوئي )                      7   رساله.
4- سدر نِزِيقين (بخش زيانها، احكام اموال و زيان به نفوس)       10  رساله.
5-سدر قِداشيم ( بخش مقدسات، مقدسات دين يهود)             11 رساله.
6- سدر طهاروت (بخش طهارتها، احكام پاك و ناپاك)                  12 رساله.
12 

جـــمــع                                                                    63  رساله.

تفسير ميشنا، گَمارا ناميده مي­شود. اين واژه به معناي تكميل است و نويسندگان اين تفاسير ادعا مي­كردند مطالب آنان باقي ماندة  سخنان دانشمندان گذشته است كه كتاب ميشنا را تكميل می کند. درگمارا نخست يك مقطع از عبارت ميشنا نقل مي­شود و پس از آن به تفسير و تحليل و آوردن شواهدي براي آن مقطع مي­پردازند.
دو نوع گما را براي ميشنا نوشته شده است: يكي‌گماراي فلسطيني به دست دانشمندان يهودي فلسطين و ديگري گماراي بابلي كه مبسوط تر و جالبتراست و به دست گروهي از دانشمندان يهودي كه در بابل يهودي كه در بابل مانده بودند، نوشته شده و از گماراي فلسطيني مفصل­تر است. تلمود به اعتبار اين دو گمارا دو گونه است: تلمود فلسطيني و تلمود بابلي.
در تلمود به دو عنصر اساسي برخورد مي­كنيم: يكي هَلاّخا به معناي راه و روش كه عبارت است از دستور هاي ديني براي زندگي صحيح و ديگري آگادا به معناي رويت كه عبارت است  از داستانها و شواهدي  از پيشوايان يهود يا بزرگان اقوام مختلف كه به منظور تأييد موضوع نقل مي­شود.
تلمود به عنوان دائرة المعارف پر محتواي يهوديت محافظت از اين آيين را بر عهده داشته و منبع قوانين فقه يهود بوده است. مسيحيان به علت بدگويي اين ‌كتاب ازحضرت عيسي مسيح (ع) همواره با آن مخالف بوده­اند. رهبران كليسا در قرن ششم ميلادي مخالفت خود را با آن اعلام كردند، ولي اين كتاب تا قرنها مسأله اي نيافريد و جوامع يهودي مراقب بودند كه احساسات مسيحيان رانسبت به آن تحريك نكنند. در سال 1239م. يك يهودي كه به مسيحيت روي آورده بود، پاپ را به سوزاندن آن كتاب تشويق كرد و تلمود سوزي را بنياد نهاد. پس از آن تاريخ، ارابه هاي پر از نسخه هاي تلمود  به ميدانهاي شهر برده مي­شد و به كام آتش مي رفت و يا براي استفاده از چرم آن به سازندگان كفش سپرده مي­شد.
اكنون چند نسخه خطي از تلمود بابلي در كتابخانه‌هاي جهان يافت مي شود و تنها نسخة كتابخانة شهر مونيخ در آلمان كامل است.
اولين و معروفترين چاپ متن عبري تلمود به دست فردي به نام دانيال بومْبِرْگ در شهر ونيز (ايتاليا) صورت گرفت (تلمود بابلي درسالهاي3-1520 و تلمود فلسطيني در سالهاي 4-1523) . تعداد صفحات تلمود بابلي در اين چاپ 5894 صفحه است كه در چاپهاي مختلف رعايت مي­شود تا براي ارجاء به آن كتاب عظيم مورد استفاده گيرد و تلمود به برخي زبانهاي اروپايي ترجمه و منتشر شده و ترجمة انگليسي آن در 18 جلد بزرگ در لندن به چاپ رسيده است. خلاصه­اي از آن كتاب نيز به زبان فارسي ،به نام گنجينه­اي از تلمود در سال 1350ه.ش. در تهران انتشار يافته است.

منبع : حسین توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ ،تهران، انتشارات سمت،موسسه فرهنگی طه و مرکز جهانی علوم اسلامی، چاپ چهارم، 1380 ش ؛ با ویرایش و اندکی تلخیص.

 

1. SpinozaBene lict de A Theologico – political Tteatise ch VIII

©2007 tgh.ir